جوان آنلاین: دیه دختری که با ضربات چاقوی عمویش به طرز معجزهآسا از مرگ نجات یافته، اما دچار معلولیت شدید شده از بیتالمال پرداخت میشود.
سال ۸۶ بود که مأموران پلیس از حادثهای خونین در یکی از محلههای شهر با خبر و در محل حاضر شدند. بررسیها نشان داد مرد خشمگین به نام محمد با ضربات چاقو اعضای خانوادهاش را هدف قرار دادهاست. در جریان این حادثه پدر محمد به قتل رسیده، برادرزادهاش سمانه با ۴۰ ضربه چاقو زخمی و مادر سمانه هم با ضربات چاقو زخمی شده بود که به بیمارستان منتقل شدند.
اعتراف به حادثه خونین
در شاخه دیگری از تحقیقات، محمد تحت تعقیب قرار گرفت و دستگیر شد. او به حادثه خونین اعتراف کرد و گفت به خاطر اینکه از سوی برادرش تحقیر میشد، دست به حادثه خونین زدهاست. محمد گفت: از مدتها قبل، برادرم همیشه من را تحقیر میکرد. او همیشه دخترش سمانه را به رخ من میکشید و به من سرکوفت میزد که از این کار خیلی ناراحت شدم و تصمیم به انتقام گرفتم. خواستم داغ سمانه را به دلش بگذارم. آن روز فهمیدم سمانه در خانه پدرم است. به خانه پدرم رفتم و با چاقو به سمانه ضربه زدم. خیلی به او ضربه زدم که بمیرد و داغش به دل برادرم بماند که پدرم سر رسید و او را هم با ضربه چاقو زدم که پدرم فوت شد. نمیخواستم به پدرم آسیب برسانم، اما او همان لحظه رسید و حادثه اتفاق افتاد. به دنبال آن مادر سمانه از راه رسید که به او هم چاقو زدم.
ارثیه خونین
در شاخه دیگری از بررسیها، اما اعضای خانواده محمد حرفهای او را انکار کردند و گفتند محمد برای رسیدن به ارثیه خانوادگی دست به این جنایت زدهاست. پدر سمانه گفت: محمد همیشه به دنبال راهی بود که به ارثیه پدرم برسد. او میخواست هر طور شده بقیه ورثه از ارثیه محروم شوند، به طوری که ۹ سال قبل شناسنامه من و خواهرم را آتش زد. شناسنامه پدرم را هم سوزاند که خودش شناسنامه بگیرد و خودش را تنها وارث پدرم معرفی کند. او همیشه سعی داشت من و خواهرم را حذف کند. به خاطر همین کارهایش بود که سالهای زیادی با او رفت و آمد نداشتیم. دخترم خیلی کوچک بود که ما ارتباطمان را با برادرم قطع کردیم. دروغ میگوید که من به او سرکوفت میزدم، چون ۹ سال بود با ما هم حرف نمیزدیم. من خواهان مجازات محمد هستم.
محاکمه و مجازات
با کامل شدن تحقیقات، پرونده در شعبه ۷۱ وقت دادگاه کیفری استان تهران بررسی شد. خواهر محمد درخواست دیه را مطرح کرد، اما برادرش گفت که خواسته او قصاص است و سهم دیه خواهرش را میدهد تا محمد قصاص شود. محمد، اما بار دیگر در جریان دادرسی گفت به خاطر تحقیرهای برادرش دست به این کار زدهاست. این اتفاق در حالی مطرح شد که سمانه کلاً قدرت تکلمش را از دست داده و دچار قطع نخاع شدهبود، به طوری که با کمک دستگاه غذا میخورد. هیئت قضایی محمد را به پرداخت دیه در حق سمانه و مادرش محکوم کرد و به خاطر قتل پدرش هم به درخواست برادرش او را به قصاص محکوم کرد. پرونده مراحل قانونی خود را طی کرد و به اجرای حکم رسید. برادر محمد سهم دیه خواهرش را پرداخت کرد و آذر ماه ۱۴۰۳ محمد به اتهام قتل پدرش قصاص شد.
دیه از بیتالمال
این بار برادر محمد درخواست جدیدی را مطرح کرد. او گفت: دختر من کاملاً فلج شده و نگهداری او هزینه زیادی میخواهد. ضمن اینکه برادر من پولی برای پرداخت دیه نداشت و من هم پولم را به خواهرم دادم تا سهمالارث او را بدهم و بتوانم کسی که زندگیام را سیاه کرده بود، مجازات کنم. من حالا با توجه به شرایط دخترم درخواست دیه از بیتالمال دارم. دخترم حالا دختر جوانی است، اما کاملاً فلجشده و قطع نخاع است. نمیتواند حرف بزند و هیچ حرکتی ندارد و در تمام این سالها هم تغییری نکرده است. فقط چشمهای دخترم کار میکند و ما با نگاهش میفهمیم چه خواستهای دارد.
بعد از بررسی این درخواست، شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و رأی بر پرداخت دیه از بیتالمال صادر کردند.